حدیث جونیحدیث جونی، تا این لحظه: 10 سال و 5 ماه و 29 روز سن داره

حدیث عشق زیبای زندگی

مسافرت شمال

سلام عزيزم خوبي مامان گلم ،بالاخره ماه رمضون امسال هم تموم شد و ما سه ساله كه تو اين خونه ماه رمضون داشتيم .نميدونم خدا چي برامون رقم زده ولي امسالم نشد كه تو خونه جديدمون باشيم .بگذريم ميخوام برات از خاطره شمالي كه نرفتيم بگم .قرار ما اين بود كه چون بابايي روزه ميگيره روز عيد فطر به سمت شمال حركت كنيم به خيال خودمون كه هر كي ميخواسته بره تا الان رفته ساعت 8 صبح روز شنبه 94/04/27 عيد فطر سال 94 حركت كرديم تو اتوبان كرج كه ميرفتيم گفتيم جاده خلوته ولي چشمت روز بد نبينه اول جاده چالوس ترافيك شروع شد ،بازم پيش خودمون گفتيم حتما تموم ميشه ولي نشد از پليس پرسيديم گفتش تا چالوس همين طوريه بالاخره منو بابا تصميم گرفتيم برگرديم چقدر هم خوب كرديم ...
29 تير 1394
1